قطب الدین
نویسه گردانی:
QṬB ʼLDYN
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) طاوس سمنانی . از وزرای میرزا ابوالقاسم بابر و میرزا سلطان ابوسعید بود. وی پس از واقعه ٔ قراباغ به هرات رفت و پس از آن به صوب عراق و آذربایجان عزیمت کرد و به سال 900 هَ . ق . در 72 سالگی وفات یافت . (رجال حبیب السیر ص 161).
واژه های همانند
۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن محمد. رجوع به قطب الدین رازی شود.
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) محمد تکش خان بن الب ارسلان بن اتشتربن محمد بوشتکین . بعد از پدر پادشاهی بدو تعلق گرفت . میان او و سلاطین غو...
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) محمد حسینی . رجوع به قطب الدین شیرازی (محمد...) شود.
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) محمد خوارزمشاه . رجوع به محمد خوارزمشاه شود.
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) محمد خوافی . رجوع به مجد خوافی شود.
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) محمودبن مسعود. رجوع به قطب الدین شیرازی (محمود...) شود.
قطب الدین . [ ق ُبُدْ دی ] (اِخ ) محمودشاه . رجوع به محمودشاه شود.
قطب الدین . [ ق ُ بُدْدی ] (اِخ ) محمودشاه یزدی . رجوع به شاه یزدی شود.
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) یاقوتی ، امیر اسماعیل خال برکیارق بود و به دستور تَرکان خاتون به جنگ برکیارق رفت و به سال 486 هَ . ق . ...
شاه قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) دهی از دهستان بیضابخش اردکان شهرستان شیراز. دارای 251 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن برنج ،غلا...