قطعاء
نویسه گردانی:
QṬʽAʼ
قطعاء. [ ق َ ] (ع ص ) مؤنث اقطع. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قُطْع شود. || رحم قطعاء؛ خویشی بریده . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
جعفر قطاع . [ ج َ ف َ رِ ق َطْ طا ] (اِخ ) رجوع به جعفربن محمد قطاع شود.
قطاع الطریق . [ ق ُطْ طا عُطْ طَ ] (ع اِ مرکب ) راه زنان که مال مسافران را به غارت برند یا قتل کنند و به فریب کشند. (آنندراج ) (از غیاث ).