گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قل نویسه گردانی: QL قل . [ ق ُ ] (ترکی ، اِ) دست . (فرهنگ نظام ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی غل غل جوشیدن غل غل جوشیدن . [ غ ُ غ ُ دَ ] (مص مرکب ) جوشیدن با غلغل . جوشیدن با آواز. رجوع به غُلغُل شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود