قلابه
نویسه گردانی:
QLABH
قلابه . [ ق َل ْ لا ب َ / ب ِ ] (اِ) خار آهنی خمدار که بدان شکار ماهی کنند. مأخوذ از قلب به معنی برگردانیدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به قلاب شود. || زنجیر. || حلقه ٔ زنجیر. (ناظم الاطباء). || گلی از زر یا سیم یا فلزی دیگر مرصع به جواهر یا ساده که دو سوی روبند زنان را از پشت به هم می پیوست . (یادداشت مؤلف ). || قبضه و دسته . || قلاب نر و ماده (ناظم الاطباء)، و آن نوعی است از تکمه . || سرخواره . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
قلابة. [ ق ِ ب َ ] (اِخ ) (ابو...) کنیه ٔ عبداﷲبن یزید حرمی است . وی از فقیهان است . (ناظم الاطباء).