قلعه
نویسه گردانی:
QLʽH
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) قَلَّة. برج و بارویی است به شکل دایره در صغد. دمشقی آرد: صغد حصنی است در کوه کنعان در سرزمین جرمق و در آنجا قریه ای بود و بجای آن این حصن بنا شد و آن را صغت یا صغد خوانند. در اینجا طایفه ای از فرنگیان بنام دلویه می زیستند. ملک ظاهر رکن الدین بیبرس صالحی آنان را محاصره و قلعه را فتح کرد و مردم آن را کشت و در میان آن برجی مدوّر بناکرد که ارتفاع آن 120 ذراع و قطر آن 70 ذراع بود. وآن را قله [ قلعه ] نامید. این قلعه از قلعه های عجیب بشمار میرود. رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 210 شود.
واژه های همانند
۸۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۱ ثانیه
قلعه دوستی . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قائدرحمت بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد، واقع در 17هزارگزی شمال خاوری زاغه و 4هزارگزی شمالی ...
قلعه رملکی . [ ق َ ع َ رَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون ، واقع در 5هزارگزی جنوب خاور فهلیان . و شمال ...
قلعه روگیر. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر، واقع در12هزارگزی خاور کنگان و یک هزارگزی شمال راه مال...
قلعه روتله . [ ق َ ع َ ت َل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قراتوره بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 18هزارگزی شمال دیواندره و5هزارگزی خ...
قلعه روستا. [ ق َع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش کرج شهرستان تهران سکنه ٔ آن 20 تن است . کارخانه ٔ نیم تمام ذوب آهن بین کرج و این ده ...
قلعه زنبور. [ ق َ زَم ْ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چنارود بخش آخوره شهرستان فریدن ، واقع در 33هزارگزی جنوب آخوره و 18هزارگزی راه اسکند...
قلعه زنجیر. [ ق َ ع َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش گوران شهرستان شاه آباد، واقع در 44هزارگزی شمال باختری گهواره . موقع جغرافیایی آن ک...
قلعه سرهان . [ ق َ ع َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودحله . بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر، واقع در 51هزارگزی جنوب خاور گناوه و جنوب رود حله . ...
قلعه سردار. [ ق َ ع َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش کرج شهرستان تهران . سکنه ٔ آن 15 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قلعه سردار. [ ق َ ع َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مال اسد بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، واقع در 6هزارگزی خاور چقلوندی و 5هزارگزی جنوب خاو...