قلعه
نویسه گردانی:
QLʽH
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) قَلَّة. برج و بارویی است به شکل دایره در صغد. دمشقی آرد: صغد حصنی است در کوه کنعان در سرزمین جرمق و در آنجا قریه ای بود و بجای آن این حصن بنا شد و آن را صغت یا صغد خوانند. در اینجا طایفه ای از فرنگیان بنام دلویه می زیستند. ملک ظاهر رکن الدین بیبرس صالحی آنان را محاصره و قلعه را فتح کرد و مردم آن را کشت و در میان آن برجی مدوّر بناکرد که ارتفاع آن 120 ذراع و قطر آن 70 ذراع بود. وآن را قله [ قلعه ] نامید. این قلعه از قلعه های عجیب بشمار میرود. رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 210 شود.
واژه های همانند
۸۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
قلعة جعبر. [ ق َ ع َ ت ُ ج َ ب َ ] (اِخ ) بر کنار فرات و در برابر صفین است که در آن جنگ میان معاویه و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب اتفاق ا...
قلعة حماد. [ ق َ ع َ ت ُ ح َم ْ ما ] (اِخ ) شهری است متوسط بین اکم و اقران . این شهر دارای قلعه ای بزرگ است بر قله ٔ کوهی و آن را تاقربوست ...
قلعة هوارة. [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) قلعه ٔ تاشقدالة قلعه ای است بر کوهی که معدن آهن و جیوه است در افریقا. (نخبة الدهر دمشقی ص 236).
قلعة نجمة. [ ق َ ع َ ن َ م َ ] (اِخ ) در حلب واقع است . این قلعه و قلعه ٔ حمیص و راوندان برای دفع ارمن و تاتار بنا شده است . (نخبةالدهر دمشقی ...
قلعة خولان . [ ق َ ع َ خ َ ] (اِخ ) بین جزیره ٔ خفراء و اشبیلیه واقع و مشهور است . رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 297 شود.
قلعة ابی طویل . [ ق َ ع َ ت ُ اَ طَ ] (اِخ ) قلعه ای است بزرگ و محکم در افریقیه . (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ). این قلعه هنگام ویران شد...
قلعة ابی الحسن . [ ق َ ع َ ت ُ اَ بِل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) قلعه ای است بزرگ نزدیک صیدا و شام و آن را یوسف بن ایوب فتح کرد. (از معجم البلدان ) ...