اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قلم مو

نویسه گردانی: QLM MW
قلم مو. [ ق َ ل َ / ق َ ل َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قلمی که سر آن از چندین تار مو مرکب است و برای نقاشی بکار میرود. (آنندراج ). قلمی که بجای نوک چوبین و آهنین نوک از موی دارد و نقاشان بکار برند. (یادداشت مؤلف ) :
برای آنکه کشم دایم انتظار ترا
بدیده چون قلم مو شده ست مژگان جمع.

سعید اشرف (از آنندراج ).


مشکل که نشیند بجهان نقش تو نیکو
باریک بره تا نشوی چون قلم مو.

مخلص کاشی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.