اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قمری

نویسه گردانی: QMRY
قمری . [ ق ُ ] (اِخ ) محمدتقی دربندی شیروانی . از شاعران ترک و از مردم دربند شیروانات روسیه است . وی در آغاز شبیه گردان بود و غزلیات و قصاید نیکو میسرود و به قمری تخلص میکرد. اشعار نغزی در مصایب کربلا سروده و به نام کنزالمصایب بچاپ رسیده است . سال وفاتش معلوم نیست ، در اوایل قرن چهاردهم هجری زنده بوده است . (ریحانة الادب ج 3 ص 317).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
نظام الدین قمری . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ق ُ ] (اِخ ) از شعرای قرن هفتم اصفهان و با کمال الدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی معاصر است و به روایت ...
عمل شمسی و قمری . [ ع َ م َ ل ِ ش َ ی ُ ق َ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به اصطلاح مهوسان ، طلا و نقره ساختن . (آنندراج ) : روز و شبی را که ...
غمری . [ غ ُ] (حامص ) (از: غمر + یاء مصدری ) ناآزموده کاری . ناآزمودگی . ناشیگری . || غافل و نادان بودن . گول و احمق بودن . گولی . رجوع به غُم...
غمری . [ غ َ ] (ص نسبی ) منسوب است به غَمر که بطنی است از غافق . و بعضی به ضم غین گفته اند. (از انساب سمعانی ) (اللباب فی تهذیب الانساب...
غمری . [ غ َ / غ ُ ] (اِخ ) ولیدبن بکربن مخلدبن ابی زیاد غمری اندلسی ، مکنی به ابوالعباس . حاکم ابوعبداﷲ و دیگران از وی روایت کنند. به عراق ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.