اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قندهار

نویسه گردانی: QNDHAR
قندهار. [ ق َ ] (اِخ ) نام معبدی است در گنگ بهشت . (آنندراج ) (ناظم الاطباء):
دگرباره بر مرز هندوستان
گذر کرد چون باد بر بوستان
از آنجا به مشرق علم برفراخت
یکی ماه بر دشت و بر کوه ساخت
از آن راه چون دوزخ تافته
کز آن پشت پای تپش یافته
درآمد به آن شهر مینوسرشت
که ترکانش خوانند گنگ بهشت
هوایی دَرو دید چون نوبهار
پرستش گهی نام آن قندهار.

نظامی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
قندهار. [ ق ُ دُ ] (اِخ )قَندَهار. (معجم البلدان ). رجوع به قَندَهار شود.
قندهار. [ ق َ دَ ] (اِخ ) نام شهری از خراسان که اکنون در تصرف افغانهاست . (ناظم الاطباء). نام شهری است معروف ، بعضی گویند از ترکستان است ...
قندهار. [ ق َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 41هزارگزی جنوب مراغه و 3 هزارگزی خاور شوسه ٔ مراغه به...
این نام در سنسکریت گندهاره gandhâra و به معنی جای گَُلال سازی، محل عطر سازی بوده است. ***فانکو آدینات 09163657861
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.