قنوط
نویسه گردانی:
QNWṬ
قنوط. [ ق َ ] (ع ص ) نومید. قانط. قَنِط. (اقرب الموارد) : و ان مسه الشر فیؤس قنوط. (قرآن 49/41).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قنوط. [ ق ُ ] (ع مص ) مأیوس و ناامید شدن . (از اقرب الموارد). نومید شدن . (منتهی الارب ) (ترجمان عادل ترتیب جرجانی ). قَنَط.قَناطة. (اقرب الم...
قنوت . [ ق ُ ] (ع مص ) فرمانبرداری کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و از این معنی است قول خداوند تعالی : القانتین و القانتات . ۞ (م...