گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قوانین نویسه گردانی: QWʼNYN قوانین . [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قانون . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) : نندیشم از ملوک و سلاطینش دیگر کنم رسوم و قوانینم . ناصرخسرو.رجوع به قانون شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی قوانین همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: داتان (پهلوی). ***فانکو آدینات 09163657861 تنقیح قوانین استخراج و بیان معنی صحیح و اصلی از میان معانی متعدد احتمالی ( مشابه اشتراک لفظی در فقه ) قوانین موضوعه قوانین موضوعه. در فلسفهٔ حقوق قوانینی را گویندکه با تصمیم انسانها در یک جامعه، و نه لزوماً مبتنی بر اخلاقیات، شریعت (قوانین مبتنی بر مذهب) یا قوانین ... قوانین جیم کرو قوانین جیم کرو (به انگلیسی: Jim Crow laws) قوانینی ایالتی و محلی که بین ۱۸۷۶ و ۱۹۶۵ در ایالات متحده به تصویب رسید. بهطور دوژوره دستور جداسازی نژادی د... قوانین دارکولییسم پیمان نامه ی مکتب ادبی دارکولییسم (جنبش ادبی دارکولی) شامل ده بند می شود که به شرح زیر هستند : 1- خواهان تقویت و گسترش دوستی میان آدمیان ، دوستی بشر ب... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود