اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قوراء

نویسه گردانی: QWRʼʼ
قوراء. [ ق َ ] (ع ص ) مؤنث اقور، فراخ . وسیع: دارقوراء؛ خانه ٔ فراخ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
قورا. [ ] (یونانی و ترکی ، اِ) به یونانی و به ترکی جمل است . (فهرست مخزن الادویه ).
قورا. [ ق َ ] (اِخ ) طسوجی است درناحیه ٔ کوفه و نهری است که در کنار آن چند ده قرار دارد، از جمله : سُوار و غَرما. (از معجم البلدان ).
قورا. [ ] (اِخ ) از نواحی مدینه است . قیس بن حطیم درباره ٔ آن اشعاری دارد. (از معجم البلدان ).
غورا. (اِ) سخن بد و یاوه . (از فرهنگ شعوری ج 2ورق 177 الف ) (اشتینگاس ). گفتار یاوه و بیهوده . || نفرین و لعنت و دعای بد. (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.