اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قوم

نویسه گردانی: QWM
قوم . [ ق َ ] (ع اِ) گروه مردان و زنان معاً یا بخصوص گروه مردان و از این معنی است قول خدای تعالی : لایسخر قوم من قوم . (قرآن 11/49). و قول خدای تعالی : و لا نساء من نساء. (قرآن 11/49). یا زنان به تبعیت مردان داخل قومند مذکر و مؤنث هر دو آید و از ابن باب است قول خدای تعالی : کذب به قومک . (قرآن 66/6). و کذبت قبلهم قوم نوح . (قرآن 42/22) (از منتهی الارب ). جماعت مردان بخصوص و گویند زنان نیز به تبعیت داخل میشوند. و به این نام نامیده شدند از آن جهت که به کارهای بزرگ و مهم قیام کنند. ج ،اقوام ، اقاوم ، اقاویم ، اقائم . (از اقرب الموارد).
- قوم فیل ؛ اشاره به اصحاب الفیل است . (برهان ).
|| کسان . خویشان .خویشاوندان .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
پازوکی از منطقه کاپادوکی که یک منطقه باستانی در ترکیه است سر چشمه گرفته، پازوکی را در مناطق مختلف با نام‌های (پازُکی، پیزُکی، بازوکی، پازیکی، بیزوکی ،...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
بربرها یا آمازیغ‌ها گروهی قومی و بومی مناطق شمال آفریقا، به‌ویژه در مراکش و الجزایر، و تونس و لیبی هستند. بیشینهٔ ایشان مذهب اسلام، مسیحیت و یهودیت دا...
دراویدی به مردمان بومی شبه‌قاره هند گفته می‌شود. آنان به زبان‌های متعددی سخن می‌گویند که همگی در یک خانوادهٔ زبانی دراویدی قرار دارند. زبان تامیل مهمت...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.