قهره
نویسه گردانی:
QHRH
قهره . [ ق ُ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهران بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان ، سکنه ٔ آن 1300 تن . آب آن از قنات و چشمه . محصول آن غلات دیمی ، لبنیات ، انگور، صیفی و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است . این ده در دو محل بفاصله ٔ 2500 گز واقع شده و قهره بالا و پائین نامیده میشوند. سکنه ٔبالا 800 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قهرة. [ ق َ هَِ رَ ] (ع ص ) کم گوشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد): فخذ قهرة؛ ران کم گوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
قهرة. [ ق ُ هََ رَ ] (ع ص ) سوزن کلان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زن بدکار و بدعمل و نابکار. (ناظم الاطباء). شریره : امراة قهرة؛ ای ...
قهرة. [ ق ُ رَ ] (ع اِمص ) اضطرار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). اخذته قُهْرَةً؛ ای اضطراراً. (اقرب الموارد). قوت و زور. (ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.