قیام . (ع مص ) معتدل شدن . (ازاقرب الموارد). || بسته شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قام الماء؛ بسته شد آب . (منتهی الارب ). || ای...
قیام . [ ق ُی ْ یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ قائم . (منتهی الارب ). رجوع به قائم شود.
قیامت قیام . [ م َ ] (ص مرکب ) آنکه قیامت برپا کند. (فرهنگ فارسی معین ).
قیام کردن .[ ک َ دَ ] (مص مرکب ) برخاستن . ایستادن : قیام خواستمت کرد و عقل میگویدمکن که شرط ادب نیست پیش سرو قیام .سعدی .- قیام کردن به...
قیام الدین . [ مُدْ دی ] (اِخ ) شاعر اصفهانی ، متخلص به حیرت . رجوع به حیرت شود.
شورشهای متعدد بر ضد امویان از حوادث مهم نیمه دوم سده سوم هجری در تاریخ اندلس است. در میان پانزده شورشی که در این دوره روی داد، شورش «عمر بن حفصون» (2...
قیعم . [ ق َ ع َ ] (ع اِ) گربه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (ص ) شتر سطبر سالخورده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) ...