اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قیام

نویسه گردانی: QYAM
قیام . [ ق َی ْ یا] (ع ص ) قَیّوم . (منتهی الارب ). رجوع به قیوم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
قیام . (ع مص ) معتدل شدن . (ازاقرب الموارد). || بسته شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قام الماء؛ بسته شد آب . (منتهی الارب ). || ای...
قیام . [ ق ُی ْ یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ قائم . (منتهی الارب ). رجوع به قائم شود.
قیامت قیام . [ م َ ] (ص مرکب ) آنکه قیامت برپا کند. (فرهنگ فارسی معین ).
قیام کردن .[ ک َ دَ ] (مص مرکب ) برخاستن . ایستادن : قیام خواستمت کرد و عقل میگویدمکن که شرط ادب نیست پیش سرو قیام .سعدی .- قیام کردن به...
قیام الدین . [ مُدْ دی ] (اِخ ) شاعر اصفهانی ، متخلص به حیرت . رجوع به حیرت شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شورش‌های متعدد بر ضد امویان از حوادث مهم نیمه دوم سده سوم هجری در تاریخ اندلس است. در میان پانزده شورشی که در این دوره روی داد، شورش «عمر بن حفصون» (2...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قیعم . [ ق َ ع َ ] (ع اِ) گربه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (ص ) شتر سطبر سالخورده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.