اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قید کردن

نویسه گردانی: QYD KRDN
قید کردن . [ ق َ / ق ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بند کردن . در بند آوردن :
سعدی به دام عشق تو در پای بند ماند
قیدی نکرده ای که میسر شود گریز.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.