اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاج خوردن

نویسه گردانی: KAJ ḴWRDN
کاج خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) سیلی خوردن :
همچو دزدان بکنب بسته ای آونگ دراز
دزد نی چوب خورد، کاج خورد مسخره نی .

سوزنی (در لغز طبل ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.