اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاخ

نویسه گردانی: KAḴ
کاخ . (اِخ ) قصبه ای باشد در خراسان از مضافات تون . (برهان ). امروز کاخک گویند. (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ لغت کاخ ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کاخ پادشاهان بخارا. [ خ ِ دِ ن ِ ب ُ ] (اِخ ) آقای سعید نفیسی نوشته اند: «کاخ پادشاهان بخارا در موضع ریگستان بود از دروازه ٔ غربی کهندز تا بدر...
این شهر در بر دارنده ی بقایای گسترده ای از یک کاخ اسلامی در تاریخ میانه و یکی از معروفترین آثار تاریخی هنر اسلامی است (بلر،۱۳۸۶: ۳۱۱).محمد اول غالب در...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.