گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کارچاق کنی نویسه گردانی: KARCAQ KNY کارچاق کنی . [ ک ُ ] (حامص مرکب ) دلالی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی کارچاق کنی کردن کارچاق کنی کردن . [ ک ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به کار چاق کردن شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود