اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کار نمودن

نویسه گردانی: KAR NMWDN
کارنمودن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) نشان دادن عملی . || کار کردن . کوشش کردن . سعی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.