اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاظمی

نویسه گردانی: KAẒMY
کاظمی . [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 42هزارگزی جنوب باختری اهواز و14هزارگزی خاوری راه آهن اهواز به خرمشهر کنار راه کارون . دشت و گرمسیری و داری 170 تن سکنه است . آب از کارون دارد. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه در تابستان اتومبیل رو است . ساکنین از طایفه ٔ ایدان هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
کاظمی . [ ظِ ] (اِخ ) (سید...) به لطف طبع و جودت ذهن اتصاف داشت و در شیوه ٔ سپاهیگری سلوک نموده رایت جلادت می افراشت و در اوائل سلطنت خا...
حافظ کاظمی . [ ف ِ ظِ ظِ] (اِخ ) رجوع به محمدبن شمس الدین قاری کاظمی شود.
علی کاظمی . [ ع َ ی ِ ظِ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی آل محظوظ وشاحی اسدی کاظمی . رجوع به علی محفوظ شود.
علی کاظمی . [ ع َ ی ِ ظِ ] (اِخ ) ابن عطیفةبن مصطفی بن عیسی بن جلال الدین بن رضاءالدین بن سیف الدین بن میثةبن رضاءالدین بن محمدعلی بن عطیفه ...
علی کاظمی . [ ع َ ی ِ ظِ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن بن محسن بن حسن المرتضی اعرجی کاظمی . فقیه متوفی در سال 1349 هَ . ق . او راست : 1- تحفةالمشت...
علی کاظمی . [ ع َ ی ِ ظِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن ابی المعالی الصغیربن ابی المعالی الکبیر طباطبایی اصفهانی کاظمی حائری شیعی امامی . رجوع...
علی کاظمی . [ ع َ ی ِ ظِ ] (اِخ ) ابن محمدحسین بن زین العابدین . مشهور به زین التمیمی کاظمی . رجوع به علی تمیمی شود.
علی کاظمی . [ ع َ ی ِ ظِ ] (اِخ ) ابن مکی کاظمی . ادیب و شاعر متوفی در سال 1246 هَ . ق . او را مجموعه ای است از اشعار. (از معجم المؤلفین ).
سعید کاظمی آشتیانی(زاده ۱ فروردین ۱۳۴۰ - درگذشته ۱۵ دی ۱۳۸۴)، رئیس سابق پژوهشکده رویان و جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پژشکی ایران. وی دارای درجه دکترای ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.