اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاغذ عکسی

نویسه گردانی: KAḠḎ ʽKSY
کاغذ عکسی . [ غ َ ذِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذی که برای عکس میکشیدند :
بسکه رنگین شده از نقش بتان سینه ٔ ما
صفحه ٔ کاغذ عکسی بود آئینه ٔ ما.

جلال سیادت (از بهار عجم ).


|| کاغذ مخصوص ظاهر کردن فیلم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.