کاکو. (اِخ ) کاکوی . نام نواده ٔ ضحاک بود که فریدون را کشت . (آنندراج ) (ناظم الاطباء)
: نبیره ٔ سپهدار ضحاک بود
شنیدم که کاکوی ناپاک بود.
فردوسی (از آنندراج ).
|| لقبی بود که بعضی از امرای تنکابن داشتند از جمله ٔ آنان کاکو اردشیر و کاکو حسام و کاکو دارای امیره بوده اند. (رجوع به مازندران و استراباد تألیف رابینو چ تهران
1336 ص
204 شود).