اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاله دان

نویسه گردانی: KALH DʼN
کاله دان . [ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) سله و سبدی باشد که زنان پنبه ٔ رشته و ریسمان رشته شده را در آن گذارند. (برهان ) (آنندراج ). قَفَّه ، کدوی خشک میان تهی که در وی زنان پنبه نهند. (منتهی الارب ). عرناس ؛ جای پاغنده ٔ پنبه زنان . (منتهی الارب ). عرناسه . (مهذب الاسماء). کلادان . || صندوق قماش که جوف آن امتعه می گذارند و از جایی بجایی میبرند. (از شعوری ج 2 ورق 251 ب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.