اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کباب کردن

نویسه گردانی: KBAB KRDN
کباب کردن . [ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کباب پختن . (بهار عجم ) (آنندراج ). بریان کردن کباب بر آتش . به سیخ کشیدن .به سیخ زدن ۞ :
از آن فروزی آتش همی برزم اندر
که کرد خواهی دلها به تیغ تیز کباب .

مسعودسعد.


چه آتش است حسامت که چون فروخته شد
بدو دل و جگر دشمنان کنند کباب .

مسعودسعد.


احمد مرسل که کرد از تپش و زخم تیغ
تخت سلاطین زگال گرده ٔ شیران کباب .

خاقانی .


نوشیروان عادل را در شکارگاه صیدی کباب کردند و نمک نبود... (گلستان ). || کنایه از آزار دادن . || رنجانیدن . (بهار عجم ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.