اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کبود خراس

نویسه گردانی: KBWD ḴRʼS
کبود خراس . [ ک َ خ َ ] (اِ مرکب ) آسیای کبودرنگ . || کنایه از آسمان است . کبود حصار. کبود طشت :
ای خداوند این کبود خراس
بر تو از بنده صد هزار سپاس .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.