اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کت

نویسه گردانی: KT
کت . [ ک َت ت ] (ع مص ) بانگ نرم کردن شتر. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || اندوهگین کردن کسی را. (از منتهی الارب ). بدی رساندن بکسی . (از اقرب الموارد). || خوار گردانیدن . (از منتهی الارب ). ذلیل کردن و خشم گرفتن کسی را. (از اقرب الموارد). || جوشیدن دیگ و کذلک الجرة الجدیدة اذا صب فیها الماء. (منتهی الارب ). جوشیدن دیگ و همچنین سبوی تازه هنگامی که آب در آن ریخته شود. (از اقرب الموارد). || کت نبیذ و جز آن ، آغاز شدن غلیان آن پیش از شدت یافتن . کَتیت . (اقرب الموارد). و رجوع به همین مصدر شود. || کت کلام در گوش کسی ؛ سخن در گوش وی گفتن و راز با وی در میان نهادن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شمردن و منه المثل : لاتکته و لاتکت النجوم ؛ ای لاتعده و لاتحصیه و یقال اتانا بجیش مایکت عدده ؛ ای مایحصی . (منتهی الارب ). شمردن قوم و فی المثل : لاتکته او تکت النجوم ؛ ای لاتعده و لاتحصیه . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کَت در گویش رودباری به معنای گاز گرفتن با دندان است
خاره کت . [ رَ ک َ ] (اِخ ) نام موضعی است از انازنکوه متعلق بهزار جریب . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 122 بخش انگلیسی ).
خانه کت . [ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) نام محلی است کنار راه شیراز به جهرم میان مهارلو و کمال آباد در چهل و نه هزار و پانصدگزی شیراز.
کت تا. [ ک ُ ] (اِخ ) ۞ دوست سارداناپال آخرین پادشاه آشور مقیم پافلاگونیه و پناه دهنده و محافظ دختران و پسران و گنجینه های این پادشاه در ...
کت تا. [ ک ُ ] (اِخ ) نام یکی از سرداران رومی است . وی از مهرداد ششم پادشاه اشکانی شکست خورده است . (ایران باستان ج 3 ص 2147).
کت کن . [ ک َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. جلگه ای و گرمسیر. با 240 تن سکنه . آب آن از نهر خسروآباد. م...
کن کت . [ ک َ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان که در شهرستان خرم آباد واقع شده است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای...
هم کت . [ هََ ک َ ] (ص مرکب ) همنشین . هم صحبت . مصاحب : امان از هم کت ناجنس . (یادداشتهای مؤلف ).
کت نو. [ ] (اِخ ) قریه ای است چهار فرسنگی جنوب آباده . (فارسنامه ٔ ناصری ).
کت نو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) چهار فرسخ جنوب آباده است . (فارسنامه ٔ ناصری چ سنگی ص 170).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.