اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کج قلم

نویسه گردانی: KJ QLM
کج قلم . [ ک َق َ ل َ] (ص مرکب ) که قلم کج دارد. که قلم بر استقامت و راستی ندارد. که بر غیر استقامت قلم راند :
مژگان تو از کج قلمی دست ندارد
هر چند ز خط حسن تو در پای حساب است .

صائب (از آنندراج ).


رهزن ازراه محال است نهد پای به راه
طینت کج قلمان راست به مسطر نشود.

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.