اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کچول کردن

نویسه گردانی: KCWL KRDN
کچول کردن . [ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) قر دادن . قر دادن کون را. (یادداشت مؤلف ). جنبانیدن سرین . (لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). رقص کمر.
- کون و کچول کردن ؛ قر دادن در سرین ، گاه ِ رقص . (یادداشت مؤلف ) : شربتی از این (آب مخمر انگور) بخونی دادند چون بخورد اندکی روی ترش کرد گفتند دیگر خواهی گفت بلی شربتی دیگر بدو دادند در طرب کردن و سرود گفتن و کون و کچول کردن آمد.(نوروزنامه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.