کرسی
نویسه گردانی:
KRSY
کرسی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است به طبریّه و در آن ده عیسی علیه السلام حواریون را فراهم آورد و در اطراف و نواحی روانه فرمود. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از معجم البلدان ).
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کرسی شش گوشه ، استعاره است از عالم وجود غیر مجرد که دارای شش جهت است. بالا پایین چپ راست جلو عقب.. عالم ذی جغرافیا...مقابل با عالم مجردات. عالمی که هو...
کرسی نشاندن . [ ک ُ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) نصب کردن کرسی .- به کرسی نشاندن ِ گفته ؛ قبولاندن آن . مدلل ساختن آن : نوای راستی سرمایه ٔ صاحب ...
کرثی ٔ. [ ک ِ ث ِءْ ] (ع اِ) ابر بلند رفته ٔ برهم نشسته . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ابر مرتفع متراکم . (از اقرب الموارد). || پوست بیرون...