کرمان . [ ک ِ ] (اِخ ) ناحیتی است مشرق وی حدود سند است و جنوب وی دریای اعظم است و مغرب وی ناحیت پارس است و شمال وی بیابان سیستان است و این ناحیتی است که هرچه بسوی دریاست جایهای گرمسیری است و مردمانی اند اسمر و جای بازرگانان است و اندر وی بیابانهاست و از وی زیره و خرما و نیل و نی شکر و پانید خیزد. طعامشان نان ارزن است و هرچه از دریا دور است و به بیابان سیستان نزدیک است جایهایی است سردسیر،آبادان ، با نعمتهای بسیار و تنهای درست و اندر وی کوههای بسیار است و اندر وی معدن زر و سیم است و مس وسرب و مغناطیس . شهرهای کرمان بنابه نقل حدود العالم عبارت بوده است از:
1- سیرگان ، قصبه ٔ کرمان است و مستقر پادشاست و شهری بزرگ است .
2- بافت و خیر
۞ ، دو شهرکند آبادان و با نعمت فراوان .
3- جیرفت ، شهری است نیم فرسنگ اندر نیم فرسنگ و جای آبادان است و بسیار با نعمت است .
4- شیران ، شهرکی است به براکوه نهاده میوه و هیزم و برف جیرفت ازاین شهرست .
5 - مغون ، ولاشکرد، کومین و بهروکان ، شهرکهایی اند خرد و بزرگ و از این شهرها نیل و زیره و نی شکر خیزد.
6- بلوچ ، مردمانی اند میان این شهرها و میان کوه کوفج نشسته بر صحرا و دزدپیشه و شبان و ناپاک و خونخواره و این مردمان بسیار بودند و پناه خسرو ایشان را بکشت به حیلتهای گوناگون .
7- کوفج ، مردمانی اندبر کوه کوفج و کوهیانند و ایشان هفت گروهند و هر گروهی را مهتری است و این کوفجان نیز مردمانی اند دزدپیشه و شبان و برزیگر.
8- هرموز، بر نیم فرسنگی دریای اعظم است جایی است سخت گرم و بارگه کرمان است .
9- شهر روا، شهرکی است بر کناره ٔ دریا و اندر وی صیادانند.
10- سوریقان ، مزروقان ، کسبان ، روین ، خبروقان شهرهایی اند با آب چاه و نعمتی فراخ و هوایی معتدل .
11- کاهون ، خشناباد، دو شهرکند خرد به راه پارس .
12- کفتر و دهک ، دو شهرکند بر کوه بارجان .
13- ده کور
۞ و دارجین
۞ ، دو شهرکند میان بم و جیرفت ، آبادان و با نعمت بسیار و از وی دارچین خیزد.
14- خواش و ریقان ، دو شهرکند میان سند و میان کرمان اندر بیابان نهاده .
15- شامات ... قار
۞ ، حنان
۞ غبیرا، کوغون ، رائین ، سروستان ودارجین ، شهرهایی اند میان سیرگان و بم .
16- بل ، شهری است با هوائی تندرست و حصاری محکم و از جیرفت مهمتراست و اندر وی سه مزگت جامع است : یکی خوارج و یکی مسلمانان را و یکی اندر حصار.
17- نرماشیر، شهری خرم و آبادان .
18- بهره
۞ ، آخر شهر کرمان است و بر بیابان نهاده و از آنجا به سیستان روند.
19- سِبِه ، شهری است اندر میان بیابان میان نهله
۞ و سیستان نهاده و ازعمل کرمان است .
20- فردسر، ماهان و خبیص شهرهایی است با نعمت بسیار.
21- بردسیر و چترود، دو شهرکند بر راه هری و کوهستان .
22- کوتمیدان ، کردکان و انار، شهرکهایی است بر راه رودان از پارس . و میان سیرگان و بردسیر کوهستانی است سخت آبادان با نعمت بسیار و اندروی
268 ده است آبادان و اندر همه ٔ ناحیت کرمان رودی نیست بزرگ ، چنانکه کشتی اندر وی بتواند رفتن و اندرکوههای وی مردمان اند دراز زندگانی و تندرست . (از حدود العالم چ ستوده صص
126-
129). صاحب نزهة القلوب درشرح کرمان آرد: کرمان به کرمی منسوب است که هفتواد داشته و حکایت آن مشهور است ، پانزده شهر است و اکثر هوای معتدل دارد حدودش تا مکران و مفازه ای که در آن حدود است و تا شبانکاره و عراق عجم و مفازه ای که مابین کرمان و قهستان است و دارالملکش ، شهر گواشیر است .در تاریخ کرمان آمده است که گشتاسف آنجا آتش خانه ساخته بود، پس اردشیر بابکان قلعه ٔ شهر ساخت و بردشیر خواند بهرام بن شاپور ذوالاکتاف بر آن عمارات افزود و در کتاب سمطالعلی آمده است که حجاج بن یوسف غضبان بن القبشعری را به فتح آن ولایت فرستاده بود او به حجاج نوشته بود: ماؤها و شل و ثمرها دفل و لصهابطل ان قل الجیوش بها ضاعوا و ان کثرت جاعوا. او آن سپاه را بازخواند و در عهد عمربن عبدالعزیز بر دست صفوان فتح شد و به فرمان عمر عبدالعزیز در او مسجد جامع عتیق ساختند. جامع تبریزی تورانشاه سلجوقی ساخت و در گواشیراز مزار اکابر، اولیا شاه شجاع کرمانی است . شهرهای مهم کرمان بنابه نقل کتاب نزهةالقلوب عبارتند از:
1- بم ، که کرم هفتواد آنجا بترکید بدین سبب آن را بم خواندند.
2- جیرفت در تاریخ کرمان آمده است بوقت آنکه عبداﷲ عمر عبدالعزیز رضی اﷲ عنها فتح کرمان می کرد. آن موضع بیشه بود و در او سباع ضاری بود، لشکر اسلام آن را پاک کردند و دیهها ساختند و هر یک به نام بانیش موسوم گردانیدند. هوایش گرم است و آبش از دیورود.
3-خبیص ، هواش گرم است و آبش از رود است .
4- ریغان ، درتاریخ کرمان آمده که بهمن بن اسفندیار ساخت هوایش گرم است .
5 - سیرجان ، هوایش به گرمی مایل است و در او قلعه ای محکم است .
6- شهر بابک ، بابک جد مادری اردشیربابکان ساخته است .
7- نرماشیر، در تاریخ کرمان آمده که اردشیر بابکان ساخت . (نزهةالقلوب چ اروپا مقاله ٔسوم صص
139-
141). کتاب ایرانشهر و فرهنگ جغرافیایی ایران شهرهای استان کرمان را بدینگونه آورده اند: کرمان ، رفسنجان ، جیرفت ، سیرجان ، بم و بافت
: چو بگذشت یک چند بر هفتواد
مر آن حصن را نام کرمان نهاد.
فردوسی .
ترا بشارت باد ای ولایت کرمان
به فتح نامه ٔ شاه از بلاد هندستان .
عثمان مختاری (از آنندراج ).
از بهر صدر خواستمی اصفهان کنون
چون صدر غایبست چه کرمان چه اصفهان .
خاقانی .
طمع کرده بودم که کرمان خورم
که ناگه بخوردند کرمان سرم .
سعدی (بوستان ).
در روی زمین نیست چو کرمان جایی
کرمان دل عالم است و ما اهل دلیم .
شاه نعمت اﷲ ولی .
رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج
7، ایرانشهر ج
2، تاریخ سیستان و کتاب مفصل تاریخ کرمان احمدعلی خان وزیری کرمانی شود.