اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کرند

نویسه گردانی: KRND
کرند. [ ک ُ رَ ] (اِ) کرنده . میدان اسب دوانی را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). || رنگی است مخصوص اسب که آن را کرن گویند. (برهان ). اسبی که رنگ آن میان زرد و بور باشد. (ناظم الاطباء). کرن . کرنده . کرنگ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || جرگه و حلقه زدن مردم باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). کرنگ .(حاشیه ٔ برهان چ معین ). || دیگی را گویندکه رنگرزان بَقَم و رنگهای دیگر در آن جوشانند. (برهان ) (از آنندراج ). دیگ رنگرزان که در آن رنگها جوشانند. (ناظم الاطباء). کرنگ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کرند سفن . [ ] (اِ) کرنده اسم هندی بیخ دارفلفل است . (فهرست مخزن الادویه ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.