کرنش
نویسه گردانی:
KRNŠ
کرنش . [ ک ُ ن ِ ] (اِ) کورنش (در ترکی ). گورنیش (در ترکی جغتایی ). سر فرودآوردن . تعظیم . (فرهنگ فارسی معین ). سرفرودآوردن علامت خضوع را. بعلامت تکریم دوتا شدن . تعظیم کردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کرنش کردن شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کُرنِش[۱] (به انگلیسی: Strain) در فیزیک به تغییر شکل نسبی یک ماده در پاسخ به تنش اعمال شده اشاره دارد.[۲] به عبارت دیگر، کرنش میزان تغییر طول، حجم یا ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کرنش کردن . [ ک ُ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تعظیم کردن . سر فرودآوردن . خم شدن به قصد تعظیم وتکریم . رکوع . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کرنش شو...