اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کروخ

نویسه گردانی: KRWḴ
کروخ . [ ک ُ / ک َ ] (اِخ ) شهرکی است [ به خراسان ] با ناحیت آبادان و اندر میان کوهها است و از او کشمش خیزد. (حدود العالم ). نام دهی در خراسان . (ناظم الاطباء). قریه ای است در غرب شهر هرات و معروف است اسطخری گفته است که کروخ در شعب جبل واقع است به اندازه ٔ بیست فرسخ اشجار در یکدیگر مشبک شده اند و مسجد و قرای متعدده دارد. (آنندراج ). شهری است بین آن و هرات ده فرسنگ است و از کروخ کشمش به همه ٔ بلاد برند و آن شهری کوچک است . (از معجم البلدان ) (از مراصد الاطلاع ) :
پیشم آمد بامدادان آن نگارین از کروخ
با دو رخ از باده لعل و با دو چشم از سرمه ۞ شوخ
آستین بگرفتمش گفتم به مهمان من آی
مر مرا گفتا به تازی مورد و انجیر و کلوخ ۞ .

رودکی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کروخ . [ ک َ] (اِ) حمام . (صحاح الفرس ). صاحب آنندراج آن را بمعنی حمام دانسته و نوشته است بمعنی حمام باشد کدوخ که در فرهنگها دیده بودم ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ثناالله
۱۳۸۹/۱۰/۰۵ Iran
0
2

کروخ یکی از شهرستان های هرات بوده که در سی وپنج کیلو متری شرق شهر هرات موقعیت دارد که درتابستانها آب وهوای گوارا وسرد داشته واز چشمه زار های بسیار زیادی بر خوردار است بسیار سر سبز بوده تفریح گاه عام است حضرت شیخ الاسلام کروخی در آنجا دفن اند وزاد گاه علما وشعرا چون جنیدالله حاذق خلیفه الله بردی خلیفه سعیدای کروخی حاجی اسماعیل خان (سیاه)وغیره میباشد. خوشاشام کروخ آستان شیخ الاسلامش-که باصبح سعادت همسری دارد هر شامش


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.