کرور
نویسه گردانی:
KRWR
کرور. [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است چهارفرسنگی جنوب زیاره . (فارسنامه ٔ ناصری ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کرور. [ ک ُ ] (ع مص ) کَرّ. کریر. تکرار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). میل نمودن و حمله کردن بر کسی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظ...
کرور. [ ک ُ ] (اِ) نام شماره ای است چنانکه کرور ایران پانصدهزار است که پنج لک باشد. (آنندراج ). نصف میلیون . (ناظم الاطباء). نزد ایرانیان ...
کرور. [ ک ُ ](ع اِ) ج ِ کَرّ. (اقرب الموارد). رجوع به کر شود.