کروش
نویسه گردانی:
KRWŠ
کروش . [ ک ُ ] (ع اِ) ج ِ کِرش و کَرِش . (اقرب الموارد). بمعنی شکنبه ٔ ستور نشخوارزننده چون معده مردم را. (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به کرش شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کروش . [ ک ُ ] (ع اِ) شکنبه را گویند. (برهان ) (آنندراج ).
کروش . [ ک ُ ] (اِ) قسمی مروارید. لؤلؤ. (الجماهر بیرونی ).
کروش الغنم . [ ] (ع اِ مرکب ) فرفیون . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فرفیون شود.