اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کس

نویسه گردانی: KS
کس . [ ک َس س ] (ع مص ) سخت کوبیدن . (از ناظم الاطباء). سخت کوفتن . (آنندراج ) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
نال کس . [ ک ِ ] (اِ) سر دیوار. (برهان قاطع) (آنندراج ). سردیوار و کنگره . (ناظم الاطباء). رجوع به نلکس شود.
بیهوده و بی هدف پرسه زدن، بی دلیل قدم زدن
فوق گیج
انسان احمق. کسی که کارهای ابلهانه یا اشتباهات فاحش انجام می‎دهد. (این ترکیب، ترکیب مودبانه نیست)
رجوع شود به کس مشنگ
همان خایه مالی است اما در مورد زنان ،صفت
انسان بسیار گیج، خنگ، سبک مغز، نفهم، مترادف واژه کسخل
کس کلک [کٌ ] (در اصل کس کنک) خود را به گیجی و نفهمی زدن به منظور حیله گری.
کس ببو.( و یا "کس به بو ")، ( "ک" با آوای زیر و "ب" نخست بوی زبر )، (مازنی )، کس خل .
انسان زشت و کریه
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.