اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کشتی کشتی

نویسه گردانی: KŠTY KŠTY
کشتی کشتی . [ ک َ / ک ِ ک َ / ک ِ ] (ق مرکب ) بسیار. سخت بسیار. مقابل بس اندک :
نعمت منعم چراست دریا دریا
محنت مفلس چراست کشتی کشتی .

ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 509).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
کشتی دو دکله/بریگ (انگلیسی: Brig) نوعی کشتی با بادبان چهار گوش، سریع و قابل مانور بود که هم به عنوان کشتی برای سفر دریایی و هم به عنوان کشتی جنگی مورد...
کشتی‌ برده کش. کشتی‌ باری بزرگی که از قرن هفدهم تا قرن نوزدهم برای حمل برده‌ ساخته یا تبدیل به بده کش شدند. چنین کشتی هایی به نام «گینه من» نیز شناخته...
کشتی گره شدن . [ ک ُ گ ِرِه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) برابر ماندن کشتی دو کس با یکدیگر و عدم رجحان یکی بر دیگری . (از آنندراج ). هم زور شدن . فای...
هفتادو دو کشتی . [ هََ دُ دُ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) هفتادودو ملت . (برهان ). رجوع به هفتادودو ملت شود.
کشتی رانی کردن . [ ک َ / ک ِ ک َ دَ] (مص مرکب ) دریانوردی کردن . ملاحة. (منتهی الارب ).- امثال :در هر رودی کشتی رانی نتوان کرد .
کشتی بالابان بازی . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) بازی کشتی بالابان . رجوع به کشتی بالابان شود. || (حامص مرکب ) بازی کشتی بالابان کردن .
کنوانسیون بین‌المللی خط شاهین کشتی‌ها نام لاتین: International Convention On Load Lines, 1966 موقعیت: واشینگتن دی.سی. سال تاسیس : ۱۹۳۰ کنوانسیون بین‌ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.