کعل
نویسه گردانی:
KʽL
کعل . [ ک ُ ع َ ] (ع ص ) مرد کوتاه سیاهفام . کَعل . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کاریزک کال . [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان در بقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور جلگه و شورزار و گرمسیر و سکنه ٔ آن 473 تن است . قنات دارد. محص...
علی آباد کال . [ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع در 12 هزارگزی جنوب نیشابور. ناحیه ای است کویر و ش...
فتح آباد کال . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور که در 12 هزارگزی جنوب نیشابور قرار دارد. جایی شوره زار و ...
کال قره خان . [ ل ِ ق َ رَ / رِ ] (اِخ ) نام کانالی است به مشهد : تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بودسنگر ما لب کال قره خان خواهد بود.از...
کال قربانعلی . [ ق ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد واقع در 105هزارگزی شمال خاوری فریمان . جلگه و معت...
کاظم آباد کال . [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقعدر 15هزارگزی جنوب نیشابور. جلگه و شوره زار و دارای 118 تن ...