کلاج
نویسه گردانی:
KLAJ
کلاج . [ ک ُ ] (اِ) کماج نازک و نان قندی . (ناظم الاطباء). (از اشتینگاس ). و رجوع به گلاج در همین لغت نامه شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کلاج . [ ک َ ] (اِ) به لهجه ٔ طبری کلاغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به واژه نامه ٔ طبری دکتر کیا ص 171 شود.
ده کلاج . [ دِه ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 3هزارگزی باختر نیشابور. دارای 718 تن سکنه می باشد...