اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کلب

نویسه گردانی: KLB
کلب . [ ک َ ل َ ] (اِ) گرد بر گرد دهان . (برهان ) (آنندراج ). گرداگرد دهان . (ناظم الاطباء). گرد بر گرد دهن . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 31) (اوبهی ). گرداگرد دهان . گرد بر گرد دهان . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
خشک شد کلب سگ و بتفوز سگ
آنچنان کورا نجنبد هیچ رگ . ۞

رودکی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


|| منقار مرغان را نیز گفته اند. و به این معنی با بای پارسی (کلپ ) هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). منقار مرغ . (ناظم الاطباء) : هر مرغی که راست کلب است دانه خوار. (التفهیم بیرونی ). کژ کلبان چون باشه و کرکس . (التفهیم ایضاً). و رجوع به کلفت و کلپ و شند و منقار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کائید کلب علی . [ ک َ ب ِ ع َ] (اِخ ) مؤلف مجمل التواریخ آرد: در ناحیه ٔ بروجردکائید کلب علی نام شخص بی نام و نشان در آن اوان با جمعی از...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.