کلعة
نویسه گردانی:
KLʽ
کلعة. [ ک َ ل ِ ع َ ] (ع ص ) ماده شتر کفته سپل . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ): ناقة کلعة؛ ماده شتری که کَلَع یعنی شکافتگی در سم دارد. (از اقرب الموارد). مؤنث کَلِع. و رجوع به کلع شود.
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کلاه صورت پوش، نقاب اسکی یا بالاکلاوا (به روسی: Балаклава) نوعی پوشاک برای سر میباشد. این کلاه حالت پوششی داشته و میتواند همه صورت به جزء چشمها را ...
سر در کلاه کسی نهادن . [ س َ دَ ک ُ هَِ ک َ ن ِ /ن َ دَ ] (مص مرکب ) تابع و منقاد او بودن . (غیاث ).