اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کله پا

نویسه گردانی: KLH PA
کله پا. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) آدمی که حالش بهم خورده و از حال طبیعی خارج شده و در حقیقت سرش را به جای پایش گذاشته باشد. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). رجوع به کله پا شدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کله پا. [ ک ُ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح نجاران ، پایه های چفته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کله پا. [ ک ُ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیایی است که در بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 195 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
کله پا. [ ک ُ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) تیره ای از کلهر. (ازجغرافیای سیاسی کیهان ، ص 61). و رجوع به کلهر شود.
کله پا شدن . [ ک َل ْ ل َ /ل ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، یکباره مریض شدن . (فرهنگ فارسی معین ). بیخود شدن . از حال رفتن . بهم خوردن ...
کله پا رفتن . [ ک َل ْ ل َ / ل ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ،سکندری خوردن و به زمین افتادن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || سخت مس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.