اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کله خشک

نویسه گردانی: KLH ḴŠK
کله خشک . [ ک َل ْ ل َ /ل ِ خ ُ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم دیوانه و سودایی مزاج باشد. (از برهان ). کنایه از مردم دیوانه و سودایی مزاج باشد. (از آنندراج ). مردم سودایی و دیوانه مزاج . (ناظم الاطباء). || تریاکی . (از برهان ) (از آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). تریاکی و معتاد به تریاک . (ناظم الاطباء). || کله شق . یک دنده .(فرهنگ فارسی معین ). || تخم مرغی را نیز گویند که آن را سرازیر گذاشته خشک کرده باشند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.