اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کن

نویسه گردانی: KN
کن . [ ک ُ ] (اِ) مخفف کون است که نشستگاه باشد. عربان دبر خوانند. (برهان ) (آنندراج ). کون باشد. (اوبهی ). کون و دبر. (ناظم الاطباء).کون بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 403) :
سبلت چو کن مرغ کن و کفت برآور
بنمای به سلطان کمر ساده و ایزار.

حقیقی (از لغت فرس چ اقبال ص 403).


رجوع به کون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کعبه ویران کن . [ ک َ ب َ / ب ِ ک ُ ] (نف مرکب ) ویران کننده ٔ کعبه . آنکه کعبه را خراب کند. خطابی ناسزاگونه کسی را که شقاوت او را بیان کردن...
خانه ویران کن . [ ن َ / ن ِ ک ُ ] (نف مرکب ) خانه بربادده . خانه برانداز، خانه خراب کن . خراب کننده ٔ خانه : منجنیقی بود بزیور و زیب خانه ویران کن...
بخاری پاک کن . [ ب ُ ک ُ ] (نف مرکب ) که بخاری را پاک کند. که دوده های بخاری را بزداید. پاک کننده ٔ بخاری . || (اِ مرکب ) چوب یاریسمانی که...
کارگاه کن فکان . [ هَِ ک ُ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیا و مافیهاست که موجودات دارین باشد. (آنندراج ). «کارگاه کن فیکون » نیز...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.