اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کن فکان

نویسه گردانی: KN FKAN
کن فکان . [ ک ُ ف َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ، اِ مرکب ) شو پس شد، مراد از عالم موجودات . (غیاث ) (آنندراج ). کُن فَیَکون عالم موجودات را گویند. (ناظم الاطباء) :
یارب کدام روز مبارک بنا نهاد
معمار آفرینش و بانی کن فکان .

؟ (از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 9).


حق قدم بر وی نهد از لامکان
آنگه او ساکن شود در کن فکان .

مولوی .


|| در بیت زیر مقصود امر باری تعالی است . کن فیکون :
امر ملک الملوک مغرب
هم رتبت کن فکان بینم .

خاقانی .


و رجوع به کن فیکون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
کارگاه کن فکان . [ هَِ ک ُ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیا و مافیهاست که موجودات دارین باشد. (آنندراج ). «کارگاه کن فیکون » نیز...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.