کنکر
نویسه گردانی:
KNKR
کنکر. [ ک ِ ک ِ ](اِخ ) لقب ابوخالد وردان کابلی . رجوع به ابوخالد کابلی در همین لغت نامه و نامه ٔ دانشوران ج 1 ص 90 شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کنکر. [ ] (اِ) رجوع به کنگر و لغت فرس اسدی چ اقبال ص 163 شود.