کنین
نویسه گردانی:
KNYN
کنین . [ ک َ ] (ع ص ) پوشیده و پنهان و مخفی . (ناظم الاطباء). مستور. (اقرب الموارد). نهفته . مکنون . پوشیده . نهان . پنهان داشته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کنین .[ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) ماده ٔ شبه قلیایی تلخی که از کنکینا (پوست گنه گنه ) استخراج می کنند. املاح کنین بخصوص سولفات و کلوریدات آن را...