اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوته کردن

نویسه گردانی: KWTH KRDN
کوته کردن . [ ت َ / ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بچه کردن سگ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوته (با های غیرملفوظ) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
کوته کردن . [ ت َه ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کوتاه کردن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوتاه کردن شود.- کوته کردن دست از چیزی ؛ از تصرف در ...
زبان کوته کردن . [ زَ ت َهَْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) قطع کلام . سخن کوتاه کردن : گر از حدیث تو کوته کنم زبان امیدکه هیچ حاصل ازین گفتگو نمی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.