گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کورس نویسه گردانی: KWRS کورس . (فرانسوی ، اِ) ۞ دو. دویدن . || مسابقه (اسبدوانی ). || مسافتی که طی کنند. (فرهنگ فارسی معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی کورس کورس . [ رَ / رْ / ک َ وَ ] ۞ (اِ) موی پیچیده و مجعد را گویند. (برهان ). موی پیچیده و گره دار که به عربی مجعد گویند و آن را پارسیان شیراز ن... کورس کورس . [ رُ ] (اِخ ) تلفظ یونانی کورش است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ؛ ذیل کوروش ). رجوع به کورش و ذوالقرنین شود. کورس کورس .[ کُرْ ] (اِخ ) ۞ جزیره ای در بحر ابیض (مدیترانه ) و یکی از ایالتهای کشور فرانسه است و شهرهای عمده ٔ آن آژاکسیو ۞ (محل تولد ناپلئون... کورس دستبرد زدن، دزدیدن. گالرهای کورس کشتیهای پاروئی که به فرمان پادشاه برای دستبرد به کشتیهای تجاری دشمنان فرستاده میشدند کنت کورث کنت کورث . [ ک َ ] (اِخ ) کوین توس کورثیوس روفوس ۞ مورخ رومی که زمان زندگانیش محققاً معلوم نیست ولی ظن قوی این است که در قرن اول م... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود